لایَموت



روزی چند تسبیح دمِ "لعنت بر جبر جغرافیایی" می‌گیرم. فکر کن هر شب به جای یار، بالشت بزرگت را در آغوش بکشی و خودت را گول بزنی که "فکر کن یار است!"، و صبح با نوازش یادش بیدار شوی. صدایش را بشنوی و به ترسیم چشمان زمردینش بپردازی. حسرتِ یک لمس دستانش به دلت بماند و به وصال نرسی.
بیچاره های لانگ دیستنس، محصور شده در -قفس- اعداد و ارقامِ مختصات جغرافیایی، هرروز با خیالِ بودن دلبر و نبودنش، مرگی دمادم را تجربه می‌کنند


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

وبسایت امید یزدانی پشتی خلیجی سریر ثبت شرکت هایپرتمپ | قالب وبلاگ | قالب وردپرس | گرافیک لوله کاروگیت روده و مری سریعترین و بهترین راههای کسب درآمد رایگان از بیت کوین تجهیزات آرایشگاهیی مورد نیاز برای راه اندازی سالن زیبایی نتایج زنده مسابقات ورزشی